امیرصدراامیرصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

دنیای کودکانه و امیرصدرا

علل رفتاری كودكان بیقرار

1392/5/2 14:00
227 بازدید
اشتراک گذاری

 

علل رفتاری كودكان بیقرار

رفتار برخی از كودكان با دیگر همسالانشان تفاوتهایی دارد. بعضی از آنها مرتب در حال جنب و جوشند، گاهی كودكان دیگر را اذیت میكنند، حالتی بیقرار دارند، در یك چشم برهم زدن از در و دیوار یا درخت بالا میروند و اغلب، اطرافیان را كلافه میكنند. دلیل این همه حركت، شلوغی و بیقراری چیست؟ والدین و مربیان با این كودكان چگونه باید رفتار كنند؟ 

متخصصان می‌گویند: بیقراری كودكان علل و ریشه‌هایی دارد كه یكی مربوط به خود كودك و دیگری عوامل مربوط به دیگران است.


وجود نقص جسمی یا ناامنی روحی
گاهی بیقراری كودكان ناشی از یك بیماری یا عارضه دردناك است مثل بیماری انگلی، و خارشهای ممتد كه كودك به دلیل ترس از پزشك آن را به پدر و مادر بیان نمی‌كند و موجب بیقراری او می‌شود. این مسئله گاه تا آنجا پیش می‌رود كه سبب اضطراب و ناامنی كودك شده و احساس می‌كند ممكن است به دلیل وجود آن از سوی والدین یا مربیان تنبیه شود و در نتیجه چنین كودكی شب‌ها بد می‌خوابد یا خوابهای آشفته می‌بیند.
گاهی نیز این بیقراری ریشه مادرزادی دارد و طفل از یك بیماری عصبی رنج می‌برد كه در اثر كسالتی ممتد پدید آمده و تا آن كسالت درمان نشود، امكان اصلاح وجود نخواهد داشت.
در صورتی كه خانواده‌ای به لحاظ اقتصادی ضعیف باشد یا كودك در رسیدن به امتیازهایی كه می‌خواهد احساس ناكامی كند، از آنجا كه ظرفیت روحی او هم به حدی نیست كه به هر چه می‌خواهد برسد در نتیجه احساس شكست می‌كند و بیقرار می‌شود. در مواردی نیز كودك بیقرار به علت معلوم یا نامعلوم، محبت والدین یا معلم خود را از دست داده است. هر قدر سن كودك پایین‌تر باشد ترس ناشی از احساس ناامنی او بیشتر است. تولد كودكی جدید یا تغییر معلم و مدرسه‌ای كه به آن انس گرفته  نیز می‌تواند از این موارد باشد.
البته برخی نیز، ناآرامیها و بیقراریهای كودكان را ناشی از آن می‌دانند كه می‌خواهند توجه والدین، مربیان و دیگر بستگان را در محیط به خود جلب كنند.


عدم تحمل وضع موجود
برخی از روانشناسان معتقدند: گاه كودك نمی‌تواند وضع موجود را تحمل و خود را با آن هماهنگ كند، به این معنی كه دائم در جست‌وخیز بوده و سروصدا به راه انداخته و والدین هم به این رفتار او توجه یا اعتراض نداشته و آزادش گذاشته‌اند و در نتیجه اكنون كه باید در كلاس درس یا میهمانی یا در محیطی كه نوزاد كوچك‌تر خوابیده آرام بگیرد، تحمل وضع موجود برایش غیرممكن است. این مسئله موجب می‌شود كه اطرافیان او را دردانه و بی‌ادب به حساب آورند و سرزنش یا تنبیه كنند.

كودكان بیقرار و هوش بالا
برخی از متخصصان هم علت بیقراری بعضی از كودكان را ناشی از آن می‌دانند كه هوش آنها از دیگر همسن‌وسالان بیشتر است. بنابراین نمی‌توانند اشتباههای والدین یا معلمان خود را تحمل كنند. گاهی مطلبی در كلاس گفته می‌شود و شاگردی با هوش بالا آن را درمی‌یابد ولی معلم ناچار است برای تفهیم دیگران چند بار آن را توضیح دهد و در نتیجه حوصله چنین كودكی سرمی‌رود و این خود منشأ بیقراری می‌شود.

الگوها و معاشرتهای نادرست
بعضی از بیقراریهای كودكان ناشی از معاشرت با كودكان جنجالی و شلوغ است و در مواردی نیز وجود تضاد و كشمكش بین خواهران و برادران زمینه را برای ناآرامی كودك فراهم می‌كند. چون هر كدام در پی كسب موقعیت و جلب حمایت بیشتر والدین یا اطرافیان هستند. در این میان كودكی كه توان همراهی با آنها را ندارد، احساس عدم توفیق می‌كند. متأسفانه برخی از الگوهایی كه در فیلمهای تلویزیونی و سینمایی به كودكان ارائه می‌شود نیز خود زمینه‌ساز بیقراری و ناآرامی آنهاست. برخی تشویقها یا خط و نشان كشیدنهای نادرست توسط مادر و پدر نیز می‌تواند در رفتارهای كودكان اثرگذار باشد. به عنوان مثال وقتی كودك خردسال را وامی‌دارند تا در هر مجلس و محفل خانوادگی با جنب‌وجوش‌ها، سروصداها یا شعرخوانی موجب سرگرمی دیگران شود، او كه مزه تشویق را چشیده سعی می‌كند در حضور دیگران و در جایی دیگر، همان رفتار را تكرار كند چون فرق محیط‌های خانوادگی و رسمی را درك نمی‌كند.
از طرف دیگر، مادری كه مرتب به كودكش می‌گوید: وقتی پدرت آمد شكایت بدرفتاریهای تو را به او خواهم كرد، او را به اضطرابی دائمی، حتی هنگام خواب دچار می‌كند.

اختلافهای خانوادگی، تضادهای انضباطی
به یاد داشته باشیم كه كودكان خانه را پناهگاه و محیط امنی برای خود می‌شناسند، بنابراین درگیریها و مشاجره‌های خانوادگی در حضور آنها سبب می‌شود كه آرامش روانی كودكان برهم خورده و آنها را وادار به حركتهایی كند كه به گمانشان وضعیت را از آن شرایط خارج می‌كند.
گاه نیز تضادهای انضباطی زمینه‌ساز بیقراری كودك می‌شود. پدر و مادر در خانه دستوری به او می‌دهند كه با دستور معلم و مدرسه در تضاد است و كودك نمی‌داند كه به كدام دستور عمل كند و كدام را نادیده بگیرد و در نتیجه دچار مشكل روحی می‌شود. همین كشمكش درونی می‌تواند او را به فردی بیقرار، ناآرام و مضطرب در خانه و مدرسه مبدل كند.
بررسیها نشان می‌دهد كه همه كودكان بیقرار و پر جنب‌وجوش، افرادی كم‌هوش نیستند، بلكه اغلب آنها از لحاظ هوش در سطح بالاتر قرار دارند.
فراموش نكنیم كه برخی از این رفتارها ناشی از شرایط رشد كودك است.


اصلاح رفتاری كودكان بیقرار
نخستین گامی كه باید در اصلاح رفتاری این گونه كودكان برداشته شود شناخت و كشف علت این بیقراری است تا راههای درمان آن اعم از رفع ریشه‌های اضطراب و ناامنی، واگذاری مسئولیت، ایجاد سرگرمی، پذیرش و حمایت از سوی والدین و مربیان، جست‌وجوی نقاط مثبت و در صورت لزوم درمان پزشكی انجام شود.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)