امیرصدرا و چوب
علاقه شدید امیرصدرا به چوب جمع کردن علاقه شدیدت به گرفتن چوب بدجور فکرمن به خودش مشغول کرده که این علاقه ات به چوب جمع کردن نشونه چیه و چرا هرجا چوب ببینی ازش نمیگذری . شمال که بودیم توی حیاط در ماشین باز بود و بابا مشغول مرتب کردن ماشین بود برای رفتن به گردش که وقتی اومدیم توی ماشین بشینیم من و بابا دیدیم تمام صندلی عقب پر از چوب درخت است . در پارک در حیاط خونه چوب گرفتنت داستان شده . برای پارک بردنت اول باید باهات شرط کنم در پارک چوب برنداری دستت بگیری چون خطرناکه . چوب فقط درجنگل و دریا میتونی برداری . گاهی هم با حاجی بابا با چوبات شمشیربازی میکنی .که بخاطر خطرش همیشه دلشوره دارم . ...