دو سال و یکماهگی - مسافرت
تیر 1391
مسافرت رفتیم کیش که هیچی از اون نفهمیدیم خیلی اذیتمون کردی حتی موقع غذا خوردن هم آسایش نداشتم و یکبار برای شنا رفتیم دریا خوب بود . در پاساژ ها که فقط باید میدویدیم دنبالت تا گم نشی . یکجا بند نمیشدی حتی بغل هم نمیآمدی فقط یک شب خاله شارلوت تو اتاقش بود و تو خواب بودی گذاشتیمت پیشش و رفتیم تئاتر هتل با کنسرت خوش گذشت . بقیه شبها من مجبوربودم پیشت در اتاق بمونم چون خواب بودی و بابا میرفت با سپهر . حتی ساحل دریا و تور کشتی و باغ پرندگان و ... هیچ کجا نرفتیم چون اذیت میکردی و میگفتند کلافه میشید نرید. البته باغ پرندگان شایدمیشد بریم ولی با برنامه مان جورنشد .
خلاصه حسابی کمک کردی تا مامانی به آرامش نرسه و لذت نبره .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی