اولین شعرهای صدرا

11شهریور 93

تا قبل از اینکه مهد بری علاقه ای به حفظ شعر نشون نمیدادی و شعر یک توپ دارم قلقلیه که در 2و نیم سالگیت یادگرفته بودی و شعر آهویی دارم خوشگه فرارکرده زدستم  را فقط دوست داشتی و به شعر انگلیسی تویینکل تویینکل و شعر هد اند شولدر نیز اند تویز بیشتر علاقه داشتی )

  اینروزها در مهد چندتا شعر خوشگل یادگرفته ای و ماشالله خیلی هم خوب حفظ میشی  این حرفم را خاله رستگار تائید کرد چون یک شعر طولانی در مورد قالی را برامون خوندی و بابایی از خاله رستگار خواست متن شعر را به ما هم بدهد تا اگر لازمه باهات تمرین کنیم .ولی خاله گفت یکروز ما دو تا کلاس را با هم ادغام کردیم و این شعر را به بچه ها یاد دادیم  و صدرا فقط این شعر را یاد گرفته  برای اونها خیلی جالب بود .

ماشالله به این دقتت . شعر مترسک .شعر گریه نکن . شعر قالی .از شعر هایی است که در ماه گذشته یاد گرفته ای . در مهد جدیدت حدود 2 ماه شد که داری میری .( از 15 تیر )

اولین بار که برامون شعر خوندی همین دو هفته پیش بود اخر مرداد ماه بود ( شعر قالی ) و ما حسابی ذوق کردیم و بابایی بهت جایزه داد ( الکس و تومی  جایزت بود ) و از اون روز برای خوندن شعر برامون بیشتر علاقه نشون میدی و بعدش هم جایزه میخواهی. متن شعرها رو بعدا برات میزارم.

متن شعر گریه نکن :( از خوندن شما این رو یاد گرفتیم و دست نوشته ای از متن اصلی شعر از مهد ندارم و نمیدونمآیا جاییشو کم و زیاد میخونی یا نه  ولی به نظرم متنش مشکلی نداشت)

گریه نکن جان عزیز    اینهمه اشک بیخود نریز           گریه کنی چشمهای تو پف میکنه میاد جلو            بیریخت و بدنما میشه          بزرگ و تابه تا میشه            بجای گریه خنده کن        خودتو شاد و زنده کن.

بقیه شعر ها رو یادم رفته باید بیام خونه برام بخونی یادداشت کنم و اینجا بنویسم.

متن شعر مترسک :

من مترسک هستم    شکل من زیبانیست  سرمن از چوب درخت     تن من از قوطیست 

هرکلاغی از من بیخودی میترسد       یک کلاغ اینجا بود    او از اینجا پر زد    

 متن شعر قالی