امیرصدراامیرصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

دنیای کودکانه و امیرصدرا

بالاخره موفق شدیم شاه پسر را با آرایشگاه آشتی بدیم -دی 92

1392/11/9 12:56
757 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره موفق شدیم شاه پسر را با  آرایشگاه آشتی بدیم

اولین تجربه بی دردسر آرایشگاه بردن شاه پسرم

همیشه حاجی بابا و بابایی موهات رو کوتاه میکردند .

دو ماه پیش خواستیم دیگه بری آرایشگاه  موهات رو کوتاه کنی   ،

همرا بابایی رفته بودی  ولی نگذاشته بودی موهات رو کوتاه کنند  و فقط  عقب موهات کوتاه شده بود .انقدر بابایی را کلافه کرده بودی که دیگه حاضر نبوددوباره شما را آرایشگاه ببره .

عصر شنبه 7دی92 که  از سرکار برگشتم  بالاخره بابایی را راضی کردم با هم ببریمت . بابایی هم میگفت : من میدونم نمیشینه . ( مثل اون شخصیت کارتن گالیور که میگفت : من میدونم نمیشه من میدونم.... )منم میگفتم  :باید بشه .

هروقت بهت میگفتم چرا گریه کردی و نگذاشتی آقای آرایشگاه شیکت کنه . میگفتی آخه تو نیومده بودی .گفتم خب زنگ میزدی تا من بیام. جواب دادی آخه تلفن نداشتم .خلاصه بهانه ات این شد که من نبودم .ایندفعه  قول دادی اگه من بیام گریه نکنی و آرام بشینی

مرتب به پسرکم میگم کی بریم آرایشگاه . فقط جواب میدی : دوشنبه

تقریبا با حرفها و صحبتهای گذشته ام آماده بودی ولی چون ظهر نخوابیده بود و خسته بود نگران بودم  کلافه مان بکنی  ..

 

 

آرایشگاه محلاتی 7دی92

برای خشک کردن موهاش با سشوار خیلی دردسر داشتم دکترش هم گفته باید زیاد حموم بره . 

 دل به دریا زده بودم و میخواستم امتحان کنم .

 

موفقیت در آرایشگاه بردن پسرکم

 

اما خداروشکر روسفیدم کردی و بابایی حسابی جاخورد .هوراهورا

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان رادمهر جوجو
14 دی 92 15:33
شاه پسر مبارکه ان شاء الله آرایشگاه دامادیت آفرین به مامان با سیاست . مرسی عزیزم .پروژه ای بود واسه خودش.
مامان رادمهر جوجو
22 دی 92 10:55
عزیزم چرا نیستی ؟ خوبید ؟ امیرصدراجون چطوره ؟ سلام خداروشکر خوبیم . اتفاقاماهم جمعه به نمایشگاه رفتیم .فقط درگیر عمل جراحی دیسک کمر بابام بودم 5شنبه عمل کرد . ذهنم شلوغه نمیتونم مطلب بنویسم .رادمهری راببوس.
مامان رادمهر جوجو
30 دی 92 14:54
عزیزم ان شاءالله هرچه سریعتر پدرتون خوب بشه و شما هم از نگرانی دربیاید وقتی پدرو مادرمون اتفاقی براشون بیفته اگر کاری هم براشون نکنیم نگرانیشون مارو می کشه . .ممنونم سمیه جان عزیزم واقعا همینطوره . ایشالله همیشه سالم و سرحال باشند تا ما هم شاد باشیم .