امیرصدراامیرصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

دنیای کودکانه و امیرصدرا

سه ماگی جیگر طلا

1392/5/23 13:01
285 بازدید
اشتراک گذاری

یک فصل زندگی

قربون شصت مکیدنت برم

 

 بخاطر اینکه باهاش کتاب شیوه های تقویت هوش نوزاد در 3تا 6 ماهگی را ماه قبل کار کرده بودم رنگها رامیشناخت و واکنش متفاوت به رنگهای مختلف داشت تفاوت رنگها راتشخیص می داد

 پستونک دیگه نمیگرفت چون شست راستشش را پیدا کرده بود و شست می مکید  به او میگفتم  بوو دوست داشت و میخندید بالب و دهانم مثل بیبیبو صدا در می اوردم و لبم را میلزراندم  حرکت لبم را تقلید می کرد و حباب می ساخت بزاق دهانش را جمع می کرد بعد تف می کرد واز صدایی که اینطوری درست میکرد خوشش میامد و اینطوری صدا دراوردن رایاد گزفت جیغ زدن را یاد گرفته بود و وقتی با اوصحبت میکردم به صوت پاسخ میداد اواسط3 ماهگی شست دست چپش را هم پیدا کرد  وسپس دو شستی انگشت می مکید.

جیگرتوبرم

 

به شکم بر میگشت و چند بار چند غلت زد نه بیشتر .بسیار به اینکه با او حرف بزنیم و گوش کند علاقه داشت و با دقت نگاه می کرد ولی در 3ماهگی اصلا به کتاب (  شیوه های تقویت هوش نوزاد در 3تا 6 ماهگی از انتشارات با قرزندان . اثردکتر بئاتریس) علاقه نشان نمی داد و نگاهش را بر می گرداند 

 از اواخر 3 ماهگی یک اتفاق خوب برایم افتاد و اینکه دیگر نیاز نبود شبها بعد از شیر خوردن برای بادگلو زدن بغلش میکردم و فقط شیر می خورد و می خوابید البته همچنان هر 2 ساعت بیدار می شود

گاهی هم بازی با انگشتهای دستم را دوست داشت و اگر انگشتها را جلوی صورتش میگرفتم با دستش آنها را می گرفت و به سمت دهانش میبرد .دیگه هرچیزی میبینه دوست داره به سمت دهننش ببره و بخوره .

دستش را به طرف اشيا دراز مي كند و آنها را به دهان مي برد.

اواخر ماه صبحها که بیدار میشه صدا در میاره میگه بوو بعد من را که میبینه میگه  آع عا ای او و چند ثانیه با صدا دراوردن باهام حرف میزنه خیلی بامزه است مثل اینه که میگه صبح بخیر سلام خوبی خوب خوابیدم و...

نرمش خم کن خم کن  پاهایت را باهاش دارم تا پاش قوی بشه تمرین بینایی هم دارد مثلا هرچیزی که بهش توجه می کنه به آرامی راست و چپ و جلو عقب میبرم تا تقویت بشه (اینکار تا 6 ماهگی توصیه شده زیاد انجام بشه )  تمایل به نشستن داره ولی دکتر گفته زود است و به کمرش فشار میا تا 5 ماهگیش نگذارید بنشینه.

اب سیب خیلی دوست داره وسیب جلوی زبانش گذاشتیم مکید وقتی دورش میکردیم گریه می کرد جالب بود از این لحظه فیلم گرفتیم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)