امیرصدراامیرصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

دنیای کودکانه و امیرصدرا

امیرصدرا و سرکارمامانی

پسرکم چند وقت بود که میگفت مامان از حاج آقا نقی و برادرشون حاج آقا رضا ( کارفرمای مامانی هستند) اجازه بگیر منو با خودت ببری . دیروز بالاخره تصمیم گرفتم شما رو با خودم بیارم تا سرراه ببرمت بیمارستان مهر پیش دکتر زمانیان تا چکاپ بشی و عصر هم برات دانشکده طب سنتی وقت گرفته بودم . خواستم قبل از اینکه مجبور بشیم بخاطر بیش فعالی شما به دارو های شیمیایی روی بیاریم با طب سنتی  بتونیم  مساله را حل کنیم . امروز با مامانی اومدی سرکار الان هم روی پای من نشسته ای چون از پله ها افتادی و پاهات درد گرفته هرچند نشستنت دوام نداره و درد پاهات زود یادت میره . حاج آقا نقی به ترکی بهت میگه اوغلان ( یعنی پسر ) و شما با لهجه قشنگی تکرار  کردی و ...
5 آذر 1392

امیرصدرا و سینه زنی

  دیشب ساعت 10 تا 11 شب رفتیم هیئت .از پشت پرده سایه آقایون رو که سینه میزدند حسابی تورو به فکر برده بود دودستی سینه میزدند و شما هم فکر میکردی دارند دست میزنند دیدم دو دستت رو میبری بالا و میاری پایین دست میزنی دقت کردم فهمیدم داری الگوبرداری میکنی بعد برات توضیح دادم که باید به سینه ات بزنی .   ...
5 آذر 1392

امیرصدرا و آب شدن دل مامانی

سلام پسرکم صبح که بغلت کردم ببرمت بالا پیش مامان عزیز بخوابی در راه بیدار شدی و گفتی: چرا داری منو میبری بالا ؟ میخواهی بری سر کار ؟  دل مامانی حسابی گرفت و نمیدونستم چی بگم که غصه نخوری . خلاصه مجبور شدم پیشت بالا بخوابم تا دوباره خوابت برد . در راه فکرم به شما بود که وقتی بیدار میشی چقدر غصه میخوری ساعت 10 بهات تماس گرفتم گریه میکردی چرا منو نبردی منم بهت قول دادم زود میام میبرمت هیئت طبل بزنی و ازت خواستم گریه نکنی و بخندی . قربون پسر فهمیده ام بشم . ببخشید مامانی     ...
5 آذر 1392

امیرصدرا و دردسرهای نرفتن به مهدکودک

  این روزها بد جور کلافه ام . هیچ صراطی مستقیم نیستی و برای رفتن به مهد حسابی مامان عزیز را کلافه کردی . منم در سرکار کلافه ام و فکرم حسابی مشغوله  نمیدونم باید چیکار کنم؟ خدایا خودت یک فرجی کن تا این پسرکم با مهد آشتی کنه و علاقمند بشه . قبلا اینطوری نبود . بعد از عمل لوزه اش حسابی وابسته  شده نمیدونم این پزشکا توی اتاق عمل چیکارش کردن که از دور شدن از خونه میترسه . در مهدکودک دست مامان عزیز را ول نمیکنه و حاضر نیست جدا بشه . ...
5 آذر 1392

امیر صدرا و فهمیدن معنی برخی اصطلاحات

سلام پسرکم این روزها که برخی اصطلاحات را بهت میگیم برخوردهای جالبی میکنی برخی از اصطلاحات و عکس العمل های  شما : 1-دیشب قبل از رفتن به مهمونی خونه مامان عزیز بهت گفتم : وقتی بزرگترها صحبت میکنند یادت باشه وسط حرفشون نپری   در مهمونی داشتم در آشپزخانه با خاله ساره صحبت میکردم  یکدفعه دیدم اومدی  صندلی میزناهار خوری را کشیدی و روش ایستادی و شروع کردی به بالا پایین پریدن  .اول متوجه نشدم گفتم صندلی برای نشستن است . بع د شما گفتی آخه دارم وسط حرفتون میپرم  دیگه . من و خاله حسابی خندیدیم 2 -    دسته عزاداری دیدی گفتم برو جلو ی علم دست بزن : دیدم رفتی ایستادی جلوی علم شروع ک...
5 آذر 1392

خاطره 16مهر 92 -

دیروز عصر ساعت 5 از سرکار رسیدم خونه .گلوم درد می کرد .حاجی بابا بردت پارک و من فرصت کردم استراحت کنم . ساعت 6 بابا مهدی زنگ زد و گفت باطری ماشینو یک اقای دزد بلا برده و برای همین بی ماشین اومد خونه و مجددا  ساعت 8 رفت و ساعت 10 شب با ماشین برگشت و ..... ساعت 8 شب مامان عزیز و حاجی بابا هم خواستند بروند دنبال دایی امیر  شما هم مثل فشفشه از توی خونه پریدی رفتی تو ماشین و باهاشون رفتی و من بعد از مدتها یکساعتی توی خونه تنها بودم . شب هم خاله ساره و عموبهروز اومدند و انگار دختر خاله و پسرخاله ات اومدن . خاله به شوخی  همیشه بهت میگه مگه من هم قدت  هستم . منم میگم باید جای نی نی نداشته تان را براش پر کنی یک نی نی بیار تاشا...
8 آبان 1392

چند سایت کاربردی برای مامانای مشتاق

 محیطی آموزشی برا ی سرگرمی کودکان  عالیه http://khaleleila.com   دانلود رایگان فلش کارت های آموزشی کودک http://www.educationalpress.org لینک فوق مربوط به سایتی است که می تونید فلش کارت های آموزشی ریاضی ،علوم و زبان انگلیسی را به رایگان دانلود و پرینت کنید.(روش را مرحله به مرحله جلو بروید.)   بازی با کودک در این آدرس روشهای جالبی برای سرگرم کردن کودک خواهید یافت ،ایده های جالبیه.البته به ویژه قابل توجه راز عزیز می تونه باشه: http://howtoplaywithkids.com/ کتاب فلش کارتهای آموزش زبان انگلیسی برای کودکان English Time 1-6 Picture and Words Cards + دانلود http://langlearn.ir   http:...
2 آبان 1392